تاثیرات عجیب موسیقی روی عملکرد خلاقیت
توضیحات:
-
به نام خدا
گوش دادن به موسیقی در روز یکی از روشهای هک مغز برای بالا بردن قدرت آن به طرز چشمگیری است. گوش دادن به موزیک برای حل یک مسئله که در آن گیر کردهاید با برای نوشتن یک مقاله و حفظ یک متن سخت؛ قطعاً به شما کمک خواهد کرد.
اکثر ما بر این نکته باور داریم که با گوش دادن به موسیقی به آرامش میرسیم. بسیاری هم برای اینکه به تمرکز برسند به موسیقی آرامش بخش گوش میدهند. شاید حتی برای دور شدن از شلوغی روزمره، استرس کار و آزاد شدن فکر این اتفاق برای شما افتاده باشد که هدفون یا هنذفری را روی گوش گذاشته و یک موزیک پلی کنید.
خلاقیت با آهنگ
تا پیش از این آرامش بخش بودن موسیقی و بالا بردن حافظه در حد یک باور عمومی بود اما این روزها با تحقیقاتی که پیرامون این امر به صورت کاملاً علمی صورت گرفته، مشخص شده است که تنها ۱۵ دقیقه گوش دادن به موزیک در روز ذهن را خلاقتر میکند.
به توجه به تحقیقات صورت گرفته توسط سازمان بهداشت روانی امریکا، ۱۵ دقیقه گوش دادن به موسیقی در روز یکی از روشهای هک مغز برای بالا بردن قدرت آن به طرز چشمگیری است. گوش دادن به موزیک برای حل یک مسئله که در آن گیر کردهاید با برای نوشتن یک مقاله و حفظ یک متن سخت؛ قطعاً به شما کمک خواهد کرد.
نکته جالب اینکه توانایی برخی سبکهای موسیقی در کمک به ذهن بیشتر از دیگر سبکهاست. بطور مثال موسیقی کلاسیک بهتر در مرتب کردن ذهن عمل میکند تا دیگر سبکها!
آهنگ گوش دادن = کاهش بهرهوری در محیط کار
ولی نکته مهم اینجاست که همیشه گوش دادن به موسیقی باعث افزایش قدرت ذهنی و بهرهوری نمیشود.
گوش دادن به موزیک در محل کار و مخصوصاً زمانی که ذهن نیاز به تمرکز دارد میتواند بهرهوری را تا حد زیادی پایین بیاور بخصوص اگر این امر به صورت مدام انجام بپذیرد.
دلیل این امر از محققان این گونه بیان کردهاند که گوش دادن به آهنگ خود یک کار برای ذهن است که نیاز به انرژی دارد و وقتی کار دیگری نیز فرد در پیش رو داشته باشد که به تمام توان خود نیاز دارد بهتر است آن را برای کار دیگری تخصیص ندهد.
موسیقی کارهای تکراری را لذتبخشتر میکند
تاثیر موسیقی به این بستگی دارد که چه قدر لازم است در کاری که انجام میدهید غرق بشوید، که به این معنی است که آن کار تا چه حد به خلاقیت احتیاج دارد. تحقیقات نشان میدهد که اگر یک کار از پیش تعیین شده و ذاتا تکراری باشد، موسیقی میتواند خیلی به انجام آن کمک کند.
برای نشان دادن رابطهی بین بازده افراد هنگام انجام کارهای تکراری و گوش دادن به موسیقیِ زمینه در حین انجام آن کار، مجموعهای از آزمایشات انجام شده است. نتایج به دست آمده، از این نظریه کاملا پشتیبانی میکند که بهره بردن از موسیقی در صنعت میتواند باعث تقویت منافع اقتصادی شود.
به عنوان مثال، کارکنان خط تولید هنگام گوش دادن به موسیقی نشانههایی از افزایش بازده و رضایت را نشان دادهاند.
تحقیقات جدید این طور استدلال میکنند که این خود موسیقی نیست که باعث افزایش ناگهانی عملکرد میشود، بلکه حال خوبی که گوش دادن به موسیقی مورد علاقهتان در شما ایجاد میکند دلیل بهبود عملکرد شما حین گوش دادن به موسیقی است.
مشخص شده است که موسیقیهایی با آهنگ ناهمگن تاثیر چندانی بر بازده ندارند، در حالی که موسیقیهای مُد ماژور (قانون مد ماژور: پرده ـ پرده ـ نیمپرده ـ پرده ـ پرده ـ پرده ـ نیمپرده) نتایج بهتری را نشان دادند، به نحوی که «افرادی که به موسیقی پسزمینه گوش میدادند، وقتی موسیقیِ زمینه مُد ماژور بود افزایش چشمگیری در عملکردشان داشتند.»
در فضاهای کاری پر سروصدا، موسیقی یعنی راه گریز
در حالی که تمایل به دفتر کار باز هر روز بیشتر میشود، یک نکته کاملا مشخص شدهاست: کار کردن در یک محل کار پر سر و صدا، کاهش عملکرد افراد را به دنبال دارد.
جالب است بدانید بر خلاف آنچه مدیران بعضی شرکتها فکر میکنند، استفاده از هدفون آنقدرها هم باعث پرت شدن حواس نمیشود.
دکتر لزیوک (Lesiuk) یکی از افرادی است که در مورد نحوهی تاثیر موسیقی برعملکرد افراد در محل کار تحقیق میکند. در مطالعهای که او بر عملکرد متخصصان فناوری اطلاعات انجام داد مشخص شد که افرادی که به موسیقی گوش میدادند، کارشان را سریعتر انجام میدادند و ایدههای بهتری ارائه میدادند، چون موسیقی آنها را سرحال میکرد.
مجددا اینجا هم میبینیم که سرحال شدن به عنوان اصلیترین دلیل افزایش عملکرد در نظر گرفته میشود و موسیقی است که در بهتر کردن روحیه افراد موثر است.
درست است که فضای اداری دارای طراحی باز امکان تعامل و همکاری بیشتر را فراهم میکند، ولی سر و صدای حاصل از آن برای کسانی که لازم است روی کارشان عمیقا تمرکز کنند قابل تحمل نیست. اگر فضای فیزیکی (مثلا یک اتاق شخصی) برای این افراد وجود نداشته باشد، استفاده از هدفون میتواند بهترین جایگزین باشد.
صدای پسزمینه خلاقیت را به اوج میرساند
برای کسانی که دوست دارند در جلسات و شرایط کاریِ خلاقانه به موسیقی گوش کنند، حضور یک عامل انگیزنده بهترین موقعیت را به وجود میآورد.
محققان نشان دادهاند که درجهی کمی از صدای محیط میتواند خلاقیت را به جریان بیاندازد، اما این درجه مرز باریکی دارد؛ صداهای بلند تمرکز کردن را بسیار مشکل میکنند. وقتی درگیر یک کار عمیق هستید غرش صدا و ترکیبات صوتیِ گوشخراش بیشتر ضرر میرسانند تا فایده.
تحقیقی در سال ۲۰۱۵ نشان داد که وقتی به دنبال پوشش صوتی (پوشش دادن صداهای مزاحم با صدایی دیگر) با استفاده از صدای پسزمینه هستید، صداهای طبیعی مثل صدای امواج ساحل علاوه بر ماسکه کردن صدای مزاحم میتوانند به بهبود تمرکز افراد نیز کمک کنند.
شما باید دنبال یک صدای پسزمینهی آرام باشید، فرقی نمیکند آن را به وجود آورید یا به طور طبیعی ایجاد شود.
موسیقی باکلام میتواند حواستان را پرت کند
برای کارهای فیزیکی یا کارهایی که به تمرکز زیادی نیاز ندارند، موسیقی باکلام اغلب فایدهی زیادی دارد؛ ولی موقع انجام کارهای دقیق باعث بر هم زدن تمرکز میشود.
تحقیقات نشان میدهد که صحبت قابل فهم (صحبتی که به وضوح شنیده و درک شود) جوی به وجود میآورد که باعث حواسپرتی میشود. دردسرساز ترین مشکل یک دفتر کار شلوغ این است که مدام تمرکز خود را تغییر میدهیم تا به حرفهای قابل شنیدن و قابل فهم دیگران گوش کنیم. در تحقیقی ۴۸ درصد از افراد مورد آزمایش صحبتهای قابل فهم را مهمترین عامل حواسپرتیشان عنوان کردند.
تلاش برای انجام کاری که زبان در آن دخیل است (مثل نوشتن) در حین گوش دادن به موسیقی باکلام، مثل این است که در حالی که یک نفر دارد همزمان با شما حرف میزند، با شخص دیگری مکالمه کنید. در این مورد معمولا موسیقی باکلام شما را به بنبست میرساند.
از سوی دیگر، موسیقی باکلام میتواند بر فعالیتهای خلاقانهای که مستقیما با فعالیتهای کلامی ارتباط ندارند، تأثیر متفاوتی بگذارد. به عنوان مثال تحقیقی که روی توسعهدهندگان نرمافزار انجام شد نشان داد که موسیقی باکلام بازده کار آنها را افزایش میدهد.
آشنا بودن موسیقی تمرکز را بالا میبرد
اگر برای پروژهای نیاز به تمرکز زیاد دارید، گوش دادن به موسیقی آشنا میتواند مفید باشد. دلیل اینکه موسیقی جدید ممکن است تمرکز را کاهش دهد این است که باعث غافلگیری میشود؛ چون نمیدانید باید انتظار چه چیزی را داشته باشید، با دقت گوش میدهید تا ببینید کلمات بعدی چیست. اما در یک موسیقی آشنا میدانید کلمات بعدی چیست، پس توجه به آن به تمرکز کمتری احتیاج دارد.
سفر به دنیای یک موسیقی جدید ممکن است سودمند باشد، ولی اگر در حین انجام کار موسیقی گوش میکنید، بهتر است در یک مسیر آشنا گام بردارید.
چه نوع موسیقیای برای غرق شدن در کار مناسب است؟
هر چند هر موسیقیای که شما دوست دارید اولویت دارد، از آنجا که سلیقهی بیشتر مردم بازهی وسیعی را در برمیگیرد، مشخص کردن نوع خاصی از موسیقیِ مناسب برای کار غیرممکن نیست.
در اینجا به معرفی چند سبک موسیقی که مفید بودنشان اثبات شده و اینکه چرا مفید هستند میپردازیم.
موسیقی کلاسیک (باروک)
موسیقی کلاسیک، بدون کلام و شناخته شده به عنوان برترین شکل هنر، انتخاب پرطرفداری است. تحقیقی آشکار کرده است که میزان تاثیر موسیقی دورهی باروک بر عملکرد بسیار قابل توجه است.
با این حال همهی موسیقیهای کلاسیک تاثیر مشابهی ندارند. مثلا موسیقی ظریف «برای الیزه» اثر بتهوون مناسبتر از موسیقی پر پیچ و خم و مهیج «توکاتا و فیوگ» باخ است.
موسیقی الکترونیکی
صدای پسزمینه از نوع موسیقی الکترونیک امبینت (Ambient)، نیاز ما را بلافاصله برطرف میکند و در عین حال باعث جلب توجه نمیشود. این نوع موسیقی حالتی تکرارشونده دارد، ولی تکراری از نوع خوب.
برعکس فراز و نشیب یک قطعهی موزون، تولیدکنندگان این سبک معمولا به دنبال خلق «گریز صوتی» هستند که در آن چند ملودی برجسته به صورت پشتسر هم و بر اساس ملودی قبلی ایجاد میشوند.
در این نوع موسیقی، نقطهی ثقل آهنگ به تمرکز شما کمک میکند و در عین حال بخشهای تکراری آن موجب حواسپرتی نمیشوند.
فواید گوش دادن به موسیقی
ارسطو موسیقی را یکی از شاخههای ریاضی میدانسته و فیلسوفان اسلامی نیز این نظر را پذیرفتهاند، همانند ابن سینا که در بخش ریاضی کتاب شفا از موسیقی نام بردهاست. ولی از آنجا که همه ویژگیهای موسیقی مانند ریاضی مسلم و غیرقابل تغییر نیست، بلکه ذوق و قریحهٔ سازنده و نوازنده هم در آن دخالت تام دارد، آن را هنر نیز میدانند. در هر صورت موسیقی امروز دانش و هنری گستردهای است که دارای بخشهای گوناگون و تخصصی میباشد. صدا در صورتی موسیقی نامیده میشود که بتواند پیوند میان اذهان ایجاد کند و مرزی از جنس انتزاع آن را محدود نکند.
فواید گوش دادن به موسیقی بر عملکرد مغز
موسیقی شاد و یا غمگین بر دید ما به مسائل خنثی تاثیر میگذارد.
معمولا میتوانیم تشخیص دهیم که آیا یک موسیقی شاد و غمگین است، اما این نظر معمولا برخواسته از احساسی است که با شنیدن موسیقی به فرد منتقل میشود. در واقع، مغز ما به موسیقی شاد و غمگین متفاوت پاسخ میدهد.
حتی قطعههای کوتاه موسیقی شاد یا غمگین بر ما تاثیر میگذارند. یک تحقیق نشان میدهد که پس از شنیدن یک قطعهی موسیقی کوتاه، شرکت کنندگان بیشتر تمایل داشتند که وضعیت خنثیای را به عنوان وضعیتی شاد و یا غمگین تفسیر کنند تا با موسیقیای که شنیده بودند، هماهنگ شود. این موضوع با دیگر حالتهای چهره نیز اتفاق افتاد، اما بیشتر برای موقعیتهایی قابل توجه بود که به حالت خنثی نزدیکتر بودند.
موضوع جالبتر دیگر در مورد چگونگی تحت تاثیر موسیقی قرار گرفتن احساسات این است که دو نوع احساسات به موسیقی مرتبط هستند: احساسات ادراکی و احساسات عاطفی.
این بدان معنی است که برخی اوقات میتوانیم احساسات یک قطعهی موسیقی را بدون تجربه کردنشان، درک کنیم، که دال بر این موضوع است که گوش دادن به موسیقی غمگین برای بسیاری از نه تنها افسرده کننده نیست، بلکه بسیار هم لذت بخش است.
بر خلاف شرایط واقعی، هیچ خطر و یا تهدید جدیای هنگام گوش دادن به موسیقی ما را تهدید نمیکند، بنابراین میتوانیم احساسات مربوطه را بدون تجربهی واقعی، درک کنیم.