تحلیل رابطه موسیقی و نفس انسان با تاکید بر علم النفس سینوی
توضیحات:
-
به نام خدا
بیشک باید تاریخ موسیقی را با تاریخ حیات بشری مقارن دانست؛ چرا که از دیرزمان، گونههای متنوعِ موسیقیِ برآمده از متن طبیعت با جوامع بشری همراه بوده است. موسیقی را در یک نگاه کلی میتوان به طبیعی و هنری (مصنوعی) تقسیم نمود. ابن سینا از بزرگترین اندیشمندان و نامآوران فلسفی بوده که در مکتوباتش از موسیقی هنری به تفصیل سخن گفته و همین خود، آرای او را در معرض نقد و نظرهای افزونتری قرار داده است. با این همه، ظرفیتهای فلسفۀ بوعلی در بیان تأثیرات موسیقی بر احوال نفس انسان، چندان آشکار نشده است.
پرسش اصلی این نوشتار آن است که رابطه موسیقی و نفس انسان با نظر به علمالنفس سینوی چگونه است؟ نگارنده در رویآوردی توصیفی تحلیلی و با تأکید بر مبانی علمالنفس سینوی به این نتیجه دست یافته که موسیقی هنری با تأثیر مستقیم خود تنها نفس نباتی و حیوانی در انسان را مورد هدف قرار میدهد و اغلب با تأثیرات افراطی و تفریطی خود بر این قوا، عقل نظری و عملی او را نیز به گونهای غیر مستقیم دستخوش این آشفتگیها میگرداند. شاید جناب بوعلی به ادعاهایی که در این پژوهش بدان اشاره شده، تصریحی نداشته باشد، لکن این قلم تأکید دارد که با ظرفیت نفسشناسی فلسفه سینوی، میتوان از نسبت موسیقی هنری با نفس انسان و چگونگی تأثیر آن بر او سخن گفت و وزن ادعای هواخواهان موسیقی را در جهت به کمال رسانیدن انسان مورد داوری قرار داد؛ تأثیری که در بین آثار بوعلی ردپایی از آن دیده نمیشود. گفتنی است حکمای اسلامی که وجود نفس را از رهگذر آثار و افعال حیاتیاش اثبات میکنند، آن را کمالی اول برای جسم طبیعی قرار میدهند که میتواند افعال حیاتی انجام دهد و با توجه به اقسام مختلفی که برای نفس در نظر گرفته میشود، آن را دستکم به سه قسم انسانی، حیوانی و نباتی تقسیم میکنند (ابن سینا، 1404: 2/32). موسیقی هنری با تأثیر مستقیم خود تنها نفس نباتی و حیوانی در انسان را مورد هدف قرار میدهد و اغلب با تأثیرات افراطی و تفریطی خود بر این قوا، عقل نظری و عملی او را نیز به گونهای غیر مستقیم، دستخوش این آشفتگیها میگرداند.