آیا یادگیری برخی سازها سختتر از سایر سازهاست؟
توضیحات:
-
به نام خدا
آیا یادگیری برخی سازها سختتر از سایر سازهاست؟
سختی و آسانی یادگیری یک ساز همواره جزو سوالهایی است که توسط علاقمندان به یادگیری موسیقی پرسیده می شود . این سوال و سوالهایی در ارتباط با مدت زمان لازم برای یادگیری یک ساز ، جزو سوالهای اولیه بسیاری از افراد است. گاه برخی برای دستیابی به حال خوب و رهایی از مشکلات و تنش های روحی بعنوان یک راه کار تصمیم به یادگیری موسیقی می گیرند با این تصور که یادگیری موسیقی فرایند سادهای است و موسیقی صرفا موجب خوشحالی و تغییر خلق و خوی ما میشود. درست است که یادگیری یک ساز می تواند موجب تغییر خلق خوی ما و ایجاد یک حال خوب شود رفتن به کلاس موسیقی و تجربه فضایی متفاوت از محل کار و زندگی تجربه ایست دلنشین اما این همه ماجرا نیست و نباید کاملا ملاک انتخاب ما قرار گیرد بلکه عوامل مهم دیگری وجود دارد که آگاهی یافتن از آنها می تواند در انتخاب درست و ادامه راه بسیار کمک کننده باشند یادگیری موسیقی خارج از لذات روحی اتفاقا نیازمند تمرین و انضباط بسیاری است و اگر فردی صرفا به دلیل دستیابی به حال خوب و تفریح کردن، میخواهد موسیقی را شروع کند، راهحلهای بهتری نیز برای این افراد وجود دارد. مثلا این افراد میتوانند به طبیعت بروند و موسیقیهای دلخواه خود را در دامان طبیعت گوش دهند و یا اینکه به کنسرت خواننده محبوبشان بروند و از شنیدن موسیقی مورد علاقهشان لذت ببرند. پس دستیابی به حال خوب صرفا از طریق رفتن به کلاس موسیقی و ورود به حال و هوای فرایند آموزش موسیقی، نمیتواند حال روحی فرد را بهبود بخشد.
در مواجهه با سوال هایی برای تعیین میزان سختی و آسانی یک ساز، توجه به چند نکته حائز اهمیت است. در واقع افراد با پاسخگویی به این سوالها میتوانند به درک عمیقتری از موضوع بپردازند.
۱-آگاهی یافتن نسبت به ویژگیهای یک ساز
اولین نکته این است که افراد باید به آگاهی خوبی نسبت به یک ساز برسند. شناخت ویژگیهای هر ساز، کمک بسیاری به انتخاب یک ساز میکند. هر ساز ویژگیهای منحصربهفردی دارد که با سایر سازها متفاوت است. در واقع میتوان گفت یادگیری هر سازی مشمول یکسری مراحل اولیه است و با شناخت این مراحل، میتوان بهتر آموخت و بهتر پیشرفت کرد. این نکته مهم است که افراد نباید نسبت به این موضوع، کوتاهمدت فکر کنند. چون در واقع یک انسان عادی از نظر فیزیکی، میتواند هر سازی را بنوازد و تنها وقتی آن ساز، قلب او را تسخیر کند، همین نکته کافی است و فرد با قبول این نکته، دیگر باید سختیهای فرایند یادگیری را نیز بپذیرد.
۲- شناخت ویژگی ها و روحیات فردی
دومین نکته اینکه افراد ابتدا باید خودشان را بشناسند. افراد با شناخت علایق و روحیات خود میتواند به درک عمیقتری از خود برسند و این موضوع کمک میکند تا انتخاب ساز بر اساس سختی و آسانی، برای آنها ملاک نباشد. حتی وقتی که فرایند یادگیری سختتر شد، همچنان به فرایند یادگیری ادامه دهند. نکتهی مهم دیگری که اغلب نادیده گرفته میشود توجه به انضباط در فرایند یادگیری است که اگر افراد از انضباط کافی برخوردار نباشند، در تمریناتشان دچار مشکل میشوند و موسیقی نمیتواند خود به خود این انضباط را در زندگی آنها ایجاد کند. همواره باید این نکته را به یاد داشت که عدم تمرین روزانه در موسیقی، منجر به عدم یادگیری میشود. پیشتر نیز توضیحات بیشتری نسبت به این موضوع و موضوعات دیگری راجب ملاکهای انتخاب ساز مناسب داده شده بود که میتوانید این موارد را نیز مطالعه کنید.
۳- انتخاب معلم موسیقی خوب و متد آموزشی مناسب
این نکته بهاندازهای حائز اهمیت است که حتی میتواند سختی یادگیری برخی از سازها را کمتر کند چرا که یک معلم خوب با متد آموزشی خود میتواند به یادگیری بهتر و سریعتر یک ساز کمک کند و یا حتی موجب سختتر شدن فرایند یادگیری نیز بشود. افراد باید ببیند ابتدا چه میخواهند و اینکه آیا آن معلم، چیزی را که آنها میخواهند میتواند برایشان مهیا کند یا نه. مثلا وقتی فردی تنها به دنبال ایجاد روحیه و حال خوب است، بهتر است یک معلم شاد انتخاب کند تا یک معلم سختگیر.
این نکات و توجه به آنها مهم و اساسی است چرا که تصورات عام نسبت به سختی یادگیری یک ساز را از بین میبرند. درست است که شروع یادگیری برخی از سازها سختتر از سایر سازها بهنظر میرسد ولی نباید اینقدر سادهانگارانه نسبت به این موضوع اندیشید. چرا که باید به نکات بیشتری توجه کرد و صرفا درگیر یک سوال اشتباه نبود.